نمونه موردی: مجتمع مسکونی 600 دستگاه مشهد
الهام لشکری، فاطمه ارجمندی
چکیده
مسکن بهعنوان یکی از مهمترین کاربریهای شهری که پاسخگوی نیازهای اساسی شهروندان و تأمینکننده کیفیت زندگی، رفاه و آسایش آن ها است همواره یکی از دغدغه های اصلی توسعه پایدار شهری بوده است. اگرچه پایداری اجتماعی مسکن به نسبت پایداری زیست محیطی و اقتصادی آن متأخرتر است اما امروزه بهعنوان جزئی جدایینا پذیر از فرآیند توسعه پایدار و مسکن پایدار به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای اجتماعی مسکن پایدار به شناسایی و ارزیابی این شاخص ها در مجتمع مسکونی 600 دستگاه مشهد پرداخته است. به همین منظور ابتدا با استفاده از 20 مصاحبه باز با ساکنان مجتمع و روش داده بنیاد شاخص ها (مشارکت، هویت، امنیت و رضایت و مطلوبیت محیطی) و زیرشاخص های اجتماعی مسکن پایدار معرفیشده است. سپس با استفاده از 67 پرسشنامه بسته زیرشاخص های اجتماعی مسکن پایدار ازنظر ساکنان مجتمع ارزیابیشده است. نتایج بهدستآمده نشان می دهد تمامی شاخصهای اجتماعی مسکن پایدار در این مجتمع در حد متوسط رو به بالا بوده که نشانگر یک وضعیت نسبتاً قابلقبول است. شاخص هویت تحت تأثیر وضعیت مطلوب حس غرور و تعلق ساکنان به محل سکونت خود نسبت به دیگر شاخص ها از مطلوبیت بیشتری برخوردار و دارای رابطه مستقیم با دیگر شاخص ها است. بنابراین به کمک تقویت این شاخص ها و انجام اقدامات اجرایی نظیر ارتقاء نظارت اجتماعی، افزایش همهشمولی فضاهای عمومی مجتمع، تأمین زیرساختهای تعامل اجتماعی، توسعه فعالیتهای اجتماعی ـ فرهنگی، ظرفیتسازی برای مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی و ... می توان افزایش پایداری اجتماعی را در این مجتمع مسکونی تضمین نمود.
کلیدواژهها
مسکن پایدار شاخصهای اجتماعی مسکن روش دادهبنیاد مجتمع مسکونی 600 دستگاه مشهد
برچسبها: note
نشریه انجمن طراحان شهری: شماره 10، بهار - تابستان، 1401
الهام لشکری
زندگي عمومی الزاماً نيازمند فضاهای عمومی نيست و میتواند در دامنه گستردهای از فضاهايی که پذيراي تجمعهای منظم، داوطلبانه و غيررسمی هستند (مثل کافهها، كافيشاپها، فروشگاههای كتاب، رستورانها و ساير پاتوقها و مکانهای مشابه) بروز کند. مسئله اصلی فضای اجتماعی است، يعنی فضاهايی که کنش متقابل اجتماعی و زندگي عمومی در آنها جريان دارد. تفاوتی ندارد که اين فضاها واقعاً عمومياند يا خصوصی. ولي مهم اين است که برای عموم قابلدسترس باشند. اين همان چيزی است که ليپتون آن را با عنوان «اتاق زندگي بيرونی» و «مرکز تفريح و فراغت بيرون از خانه» و الدنبرگ آن را «مکان سوم» بهعنوان فضاهايی واسط بين افراد با جامعه بزرگتر خود میخواند و تعادل بین سه قلمرو سكونتی (خانه بهعنوان مکان اول)، كاری (مدرسه يا محل کار بهعنوان مکان دوم) و اجتماعی (مکان سوم) را شرط آسودگی و رضايتبخشی زندگي روزمره ميداند.
برچسبها: note
Investigation of spatial-physical development model based on spatial analysis, GIS and Holdern entropy model Document Type
M. Jahanbani, E. Lashkari
Abstract
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Irregular and unplanned development of cities has led to some difficulties with the natural environment and human well-being reflected in the inappropriate spatial structure. Perception of physical-spatial pattern leads to the invention of appropriate policies to equitable distribution of services in urban areas and achievement of balanced development. This study aims to analyze the physical-spatial pattern of the Mashhad City from 1986 to 2016 conducted based on GIS data of the census blocks of Mashhad.
METHODS: The current study was performed using descriptive-analytical method. In order to achieve that, spatial statistics tools including Moran coefficient, hotspots and directional distribution (standard deviational ellipse) have been used on ArcGIS PRO 2.5 software as well as Holdren model. Population is one of the prominent variables affecting growth and physical-spatial development of the city, therefore, the population has been considered as an indicator in this research.
FINDINGS: The obtained values of the Moran Index (1986=0.13, 1996=0.14, 2006=0.15, and 2016=0.15) represented that the population pattern of the city was clustered, compact and continuous. Likewise, Hotspots revealed high population density in the continuous area from east to northwest in addition to the neighborhoods around the Vakil Abad highway. Standard deviational ellipse of the population illustrated that the population distribution was heading to the northwest. Applying Holdren model and data analysis showed that Mashhad experienced the horizontal and sprawl growth.
CONCLUSION: Obtaining balanced future development and avoiding unplanned encroachment of the city boundary are integral issues. As a result, the current and legal city limit must be maintained and inner development and compact pattern must be implemented.
Keywords: Geographic Information System Holdren Model Hotspot analysis Mashhad Moran coefficient Urban sprawl
برچسبها: note
Identification Catalytic Projects of Development Based on Social Capital in Surrounding Areas of Imam Reza Holy Shrine (Case Study :Noghan Neighborhood in Mashhad)
Space Ontology International Journal
Articles in Press, Accepted Manuscript Available Online from 02 May 2022
Seyedehsetareh Vafaei, Mojtaba Rafieian, Elham Lashkari
Abstract
The historical texture of the city reflects the identity of the city and has hidden values within it which need to be identified and used to restore the context. These values can be named as social capital to preserve the old textures. Urban catalyst project is suggested as one of the late approaches in the process of urban regeneration. This use elements and values in the Current Situation to define stimulants for changes in the Context. Urban catalyst involving number of projects that lead to the development and its effect on further progression. The main purpose of this research is to build a robust and participatory society based on the relationship between social capital and urban catalyst project. In fact this goal focuses on social and public aspects beside physical and economic ones. For examining relationships between social capital and development catalyst project, Noghan Religious District in Mashhad, one of the oldest settlements adjacent to the Razavi shrine, has been evaluated. As a result, Combined research method has been used. The relationship between these two variables have been surveyed through field research and questionnaire distribution in society which includes people and experts and the structural equation method(SEM) used to examine the relationship between variables. According to the findings, the potentials of society in the form of social capital can provide ground for the development catalyst project in the texture. Therefore, development catalyst project has a significant correlation with social capital to improve the context.
Keywords: Historical texture Urban catalyst projects Social capital Correlation SEM
برچسبها: note
نهمین کنفرانس انرژیهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده ایران. دانشگاه سجاد. مشهد. ايران.
الهام لشکری، مهرشاد خلج
هزاره سوم میلادی، عصر شهرنشینی همراه با تحول و توسعه فناوری و اطلاعات از سویی و افزایش دغدغه های زیست محیطی از سوی دیگر است. شهر هوشمند به عنوان رهیافتی جدید در برنامهریزی و مدیریت شهری بهمنظور تأمین شرایط زندگی ایده آل شهروندان با رویکرد توسعه پایدار می باشد. شهر هوشمند دارای اهداف مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی بوده و از طریق اهداف آن تعریف می شود. شهر هوشمند کم کربن باهدف بهره وری بهینه از منابع انرژی و کاهش تولید کربن به دنبال ارائه الگوی مناسب از شکل و فرم فضایی شهر و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی شهر است. استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و کاهش تولید گازهای گلخانه ای از الزامات تحقق مناطق شهری هوشمند کم کربن به شمار می روند. این مقاله باهدف استفاده هوشمندانه از انرژی باد به عنوان یک تجدیدپذیر و فناوری پاک با بیشترین پتانسیل کربن زدایی به دنبال تدوین راهنمای شهر هوشمند کم کربن می باشد. بر این اساس ضمن مروری بر ظرفیت بهره برداری از انرژی باد در ایران چارچوبی برای استفاده ایستا و پویا از این منبع انرژی در سه حوزه اقتصاد کم کربن، جامعه کم کربن و محله کم کربن ارائه نموده است. به نظر می رسد شهر هوشمند کم کربن بتواند محیط شهری سالم تر و باکیفیتتر برای زندگی شهری همراه با کاهش هزینه های اجتماعی شهروندان و پویایی اقتصاد شهری فراهم کند. آنچه در تحقق شهر هوشمند کمکربن اهمیت دارد لزوم تغییر نگرش سیاستگذاران شهری نسبت به تأمین بسترهای قانونی و سرمایه گذاری درزمینه زیرساخت های مرتبط با انرژی های تجدیدپذیر است.
واژههای کلیدی
شهر هوشمند، شهر کمکربن، انرژی تجدیدپذیر، انرژی باد.
برچسبها: note
نهمین کنفرانس انرژیهای تجدیدپذیر و تولید پراکنده ایران. دانشگاه سجاد. مشهد. ايران.
هدیه قادری نسب، کوثر کرباسفروشان، پریسا عطایی، الهام لشکری
توسعه پايدار شهری بهتدریج به رویکرد نوينی در حوزه توسعه و برنامهریزی شهری تبدیلشده است. اين رويکرد بر پايداری و استمرار توسعه برای همگان و نسلهای آينده طی زمان در ابعاد مختلف تأکید میکند و در پي بهبود وضعیت و از میان برنده کاستیهای اجتماعی، فرهنگی جوامع انساني است. مسکن به عنوان يکي از نيازهاي پايه انسان نقش تعيين کننده اي در کيفيت زندگي، رفاه و دستيابي به توسعه پايدار شهري دارد. بهطورمعمول، سهم قابل توجهي از انرژي مصرفي در شهرها در بخش مسکن صرف مي شود و اين موضوع از دلایل مهم تغییرات آب و هوایی، کاهش منابع طبیعی و اتلاف انرژي است؛ این یک تهدید جدی برای فعالیتهای انسانی و رفاه مردم به شمار مي رود و راه رهایی از آن، دستیابی به «پایداری» است. در این راستا استفاده از ساختمان انرژی صفر با رویکرد پایداری، میتواند نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و ناسازگاری با محیطزیست ایفا کند. اگرچه ایران از غنیترین منابع سوختهای فسیلی برخوردار است، اما استفاده نادرست از آنها خسارات جبرانناپذیری را به کشور تحمیل میکند و لذا پاسخگویی به نیازهای کالبدی، عملکردی و کیفی مسکن و حداقل مصرف انرژیهای تجدید ناپذیر در آن نیازمند توجه میباشد؛ بنابراین مقاله حاضر مبتنی بر پژوهش توصیفی با هدف ارائه چارچوبی جهت ارزیابی مسکن پایدار انرژی صفر به بررسي و مطالعه دستورالعمل هاي ارزيابي مسکن پايدار در هند و استراليا و مقايسه آن ها با طرح جامع مسکن پرداخته است. نتايج پژوهش نشان مي دهد مسکن پایدار انرژی صفر در تحقق سه هدف مهم مسکن مقرونبهصرفه، صرفهجویی در مصرف و رفاه، ایمنی و امنیت نقش کليدي دارد.
واژههای کلیدی
توسعه پایدار، مسکن پایدار، انرژیهای تجدید پذیر، ساختمان انرژی صفر، طرح جامع مسکن
برچسبها: note
نمونه موردی: محله آبکوه مشهد
دکترالهام لشکری، مینا صمدی سنخواستی، مریم ربیع زاده
نشريه علمي تخصصي جغرافيدانان- دوره اول- شماره 1- تابستان 1400- صص 63-80
مقدمه: امروزه بحثهای فراوانی پیرامون مشارکت مردم و شهروندان جاری است، اما متاسفانه در عمل به جایگاه شهروند و مشارکت وی در امور شهری به طور مستقیم یا غیرمستقیم که بر زندگی و سرنوشت او مؤثر است، اهمیت چندانی داده نمیشود. یکی از علل اصلی به بن بست رسیدن طرحهای توسعه شهری نیز ریشه در بی توجهی به مشارکت و سهم قابل توجه مردم و نهاد های محلی دارد. چنین وضعیتی باعث میشود شهروندان احساس تعلق روحی و معنوی کمتری به شهر خود و مدیریت و اداره آن داشته باشند و نه تنها مشوق اجرای طرحها توسعه نباشند، بلکه طرحها را به خاطر دخل و تصرف در ملک شخصی خود مانعی قلمداد کنند. امروزه یکی از موضوعات مهم در شهرسازی بافت های فرسوده و کمتر برخوردار میباشند. بافت های فرسوده گاها بافت هایی با هویت غنی بوده و با حس تعلق بالای ساکنین همراه است، از این رو دخالت دادن نظرات مردم ساکن در بافت در تهیه طرحهای مربوطه امری مهم و ضروری میباشد.
هدف: هدف از طرح حاضر بررسی چالش ها و مشکلات پیش روی تحقق مشکلات مردمی واقع در محله فرسوده آبکوه مشهد می باشد.
روش شناسی: روش تحقیق از نوع پیمایشی_ توصیفی میباشد دادههای مورد نیاز به روش اسنادی و مطالعات کتابخانهای استخراج شده و با توجه به اینکه برخورد و ارتباط با مردم مناسبترین شیوه جمع آوری دادههای مربوط به نمونه موردی است، از پرسشنامه و مصاحبه هدفمند نیز استفاده خواهد شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک SWOT و QSPM و به منظورتولید نقشه از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی ArcGIS استفاده شده است.
یافته ها و نتایج: بر اساس تکنیک انجام شده SWOT ، محله ی آبکوه دارای ضعف درونی و فرصت های بیرونی بیشتری می باشد. سطح مشارکت مردم بر اساس نظریه دریسکل، در حد محرومیت از مشارکت بوده و می توان از مهم ترین مشکلات و چالش های پیش روی تحقق مشارکت مردمی به عوض شدن سیستم مدیریتی، عوض شدن رویکردها و دیدگاه ها به طرح های مصوب، وارد نکردن نظرات و پیشنهادات مردمی و نبود سازمان های مردم نهاد اشاره کرد.
کلیدواژه ها: مشارکت مردمی، اسناد توسعه شهری، بافت فرسوده، محله آبکوه.
برچسبها: note
الهام لشکری
استاديار گروه معماري و شهرسازي دانشگاه سجاد، مشهد، ايران
عرصه همگانی شهری به عنوان بستر مشترکی برای زندگی اجتماعی و فعالیت های مردم جامعه تلقی میشود. بنابراین، رابطه مستقیمی با کیفیت زندگی اجتماعی، سلامت و پیوند اعضای جامعه دارند. این یک رابطه علت و معلولی نیست و میتوان ادعا نمود عرصه همگانی باقابلیت از شرایط اصلی برای غنای زندگی شهری است. بیتوجهی به این موضوع میتواند زمینه های تعارض در جامعه را فراهم کند. مسئله اصلی این پژوهش، بازشناسی مؤلفههای تأثیرگذار بر کیفیت عرصههای همگانی شهری با توجه به ویژگیهای جامعه ایرانی میباشد. ازآنجاکه ادراک کیفیت عرصههای همگانی منبعث از خواسته های شهروندان است و عرصههای همگانی موفق با حضور مردم شخصیت مییابند، این پژوهش به بررسی انتظارات شهروندان از عرصههای همگانی شهر مشهد مقدس پرداخته است. با توجه به ماهیت پیچیده کیفیت در عرصههای همگانی با استفاده از روش دادهبنیاد به کمک ۳۰ مصاحبه پدیدارشناسانه و کدگذاری آنها به شناسایی معیارهای مؤثر بر کیفیت عرصههای همگانی پرداخته است. روایی پژوهش با استفاده از ۳۰۰ پرسشنامه و تحلیل عامل اکتشافی تأیید شده است. بهمنظور اطمینان از تأثیر شرایط مداخله گر بر ادراک کیفیت عرصههای همگانی از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس استفادهشده است. با استناد به ۳۹۲ ارجاع در مصاحبه های پدیدارشناسانه و کدگذاری آنها، ۲۹ مفهوم و ۱۰ معیار مؤثر بر کیفیت عرصههای همگانی شناسایی شدند. در بررسی روایی معیارها و اشتراک آنها، معیار غنای بصری حذف و در نهایت ۹ معیار سرزندگی، همهشمولی، دسترسی، اجتماع پذیری، کارایی، امنیت، هویت، آزادی انتخاب و خوانایی در قالب سه عامل پاسخگویی به نیازهای کاربران، معنی محیط و ویژگیهای کالبدی محیط، معرفی شدند. ادارک کیفیت عرصه همگانی درنتیجه کنش بین محیط و کاربران آن حاصل میشود و تحت تأثیر سن و میزان آشنایی با محیط قرار دارد. بین معیارهای کیفیت رابطه معنیدار وجود دارد و چنانچه هماهنگی بین آنها ایجاد شود، رضایتمندی افزایش مییابد.
واژههای کلیدی: عرصه همگانی شهری، کیفیت محیط، نظریه داده بنیاد، شهر مشهد مقدس
دريافت نسخه الکترونیکی از فصلنامه علمی اقتصاد و مدیریت شهری
برچسبها: note
سارا دوگانی، سید مسلم سیدالحسینی، الهام لشکری
هدف از انجام این پژوهش، سنجش کیفیت و میزان برخورداری زنان از سیستم حملونقل عمومی (اتوبوس) در دو حوزه جنوبغربی و شمالشرقی شهر مشهد است. ازاینرو در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و روش بهترین- بدترین به بررسی سنجش کیفیت سیستم حملونقل عمومی (اتوبوس) در دو حوزه جنوبغربی و شمالشرقی شهر مشهد جهت برخورداری زنان از آن، پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی است. اطلاعات و دادهها، از طریق مطالعات میدانی با ابزار پرسشنامه از میان مخاطبان سیستم حملونقل عمومی (اتوبوس) در این دو حوزهو اطلاعات و آمارهای کتابخانهای و اسنادی بهدستآمده است. نتایج حاکی از آن است حوزه جنوبغربی (مناطق برخوردار) که شامل دو منطقه 11و 9 است با وزن 716/0 از کیفیت و میزان برخورداری بالاتری نسبت به حوزه شمالشرقی (مناطق کمبرخوردار) که شامل مناطق 2، 3، 4، 5 و 6 است، برخوردار است. وزن حوزه شمالشرقی 284/0 است. این وزن نشان از سیستم اتوبوسرانی ضعیف در این حوزه دارد و کیفیت و میزان برخورداری زنان ازسیستم حملونقل شهری در این نواحی بسیار پایین است.
کلیدواژهها: حملونقل شهری تراکمهای ترافیکی تحلیل سلسله مراتبی روش بهترین- بدترین
دريافت نسخه الکترونیکی از فصلنامه علمی مطالعات مديريت ترافیک
برچسبها: note
آموزش طراحی شهری، از محتوا تا تولید فضا
نشریه انجمن طراحان شهری: شماره ۶، زمستان، ۱۳۹۹
باگذشت حدود بیست سال از آموزش کارشناسی شهرسازی در کشور، امروز چالش های زیادی در امر آموزش این مقطع وجود دارد و به نظر می رسد این دوره چهارساله نتوانسته است رسالت خود را آن گونه که انتظار می رفت به انجام برساند. هدف و رسالت دوره کارشناسی، تربیت شهرسازان و آموزش آن ها برای انجام فعالیت های شهرسازی بهصورت حرفه ای است و دانش آموخته این دوره کارشناس شهرسازی است، نه يک برنامه ریز شهري یا طراح شهری! آنچه در اغلب دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بهویژه در سالهای اخير مشاهده مي شود، جدایی عامدانه و سهل انگارانه برنامه ریزی و طراحی شهری از یکدیگر است ...
برچسبها: note