نگاهی به پیشینه تدوین طرحهای راهبردی درجهان نشان می دهد که یکی از ضرورتهای این طرح ها درک و انطباق با شرایط بومی و محلی است. این موضوع از مهم ترین تفاوت های طرح های راهبردی با طرحهای جامع و تفصیلی است و تحقق پذیری طرح های راهبردی را افزایش می دهد. از اینرو در نظام برنامه ریزی کشور سعی شده به کمک طرحهای راهبردی و ساختاری برنامههای توسعه شهری را در قالب افقهای بلندمدت و با انعطاف بیشتر تحققپذیر کنند.
دیگرجنبه قابل تأمل در طرح یادشده، توجه به بخش شهرداریها و نقش مدیریتی و اجرایی است. بنابراین اگر ساختار موردنظر به درستی اجراشده و شرایط را به سمت مطلوبی هدایت کند جنبههای مدیریت اجرایی و تحققپذیری طرح نیز افزوده میشود. البته بنابر تجربیات دریافتهایم که گاهی موارد فاصله معنایی مشهودی میان طرحهای راهبرد ی در میان شهرها و شهرداریها وجود دارد به این ترتیب ما راهبردی را برای شهر تدوین کردیم و انتظار داشتیم راهبردهای شهرداری نیز در امتداد همین رویه ادامه پیدا کند در حالی که در عمل چنین نبوده است.
از نکات برجسته طرح راهبردی در حال اجرا تأکید بر نقش مشارکت مراکز علمی است اما از آنجا که در برخی مناطق امکان بهرهگیری از متخصصان وجود ندارد، تدوین این راهبردها توسط سایر مراکز دانشگاهی و پژوهشگران مناطق دیگر صورت میگیرد که این امر اجتنابناپذیر است. حال از چالشهای فعالیت متخصصان این است که حتی در فرآیند تدوین طرح و زمانی که به شهرداریها مراجعه کرده و در زمینه ساز و کارهای اجرایی بحث میشود؛ برخی کارشناسان مجموعه شهرداری امکان و بضاعت علمی و تخصصی نداشته و با بسیاری از مفاهیم مورد نظر ناآشناهستند. بنابراین مشاوران در روند تدوین و اجرا دچار سردرگمی و سرگردانی میشوند چرا که نمیتوانند تشخیص دهند اولویتهای مجموعهای که برای آنها فعالیت میکنند چیست؟ زیرا اغلب در شهرداریها اولویتها در موضوعات مالی شکل میگیرد از همین رو کارشناسان و مشاوران وقتی به موضوع مالی ورود پیدا میکنند به سهولت در برنامههایشان به نتیجه میرسند. همچنین گاهی موارد در فرایند تهیه طرح شاهدیم که طرحها به گروههایی واگذار میشود که توانایی تخصصی لازم را ندارند. البته وقتی از طرح راهبردی شهری و شهرداری صحبت میشود منظور ما مقولهای با گستره وسیعی است که متخصصان و صاحبنظران حوزههای متعددی را میطلبد. از همین رو طرحهای تدوین شده به دلیل ضعف در تیم تدوینگر خیلی منحصر به فرد و کارگشا نیست چنانکه اگر طرح مزبور را با طرحهای سایر شهرها مقایسه کنیم با موضوعات و بررسیهای مشابه و تکراری مواجه میشویم. به این ترتیب طرح راهبردی تدوین شده هیچ تفاوتی با طرحهای جامع گذشته نداشته و تنها هزینههای مالی و زمانی مضاعفی صرف شده، بدون آنکه طرح انجام شده مشکلی را از شهرها حل کند.
مشکل دیگری که در اینجا وجود دارد عدم پرداخت به موقع هزینههای کارشناسی طرح ها است. ما بسیاری از محققان حوزههای مختلف را درجامعه میبینیم که با وجود اینکه طرحی را سالهاست تدوین کردهاند اما درحالی که زمان افق طرح مزبور روبه پایان هست هنوز دستمزدی دریافت نکردهاند. از همین رو بسیاری از متخصصان به دلیل نگرانی از عدم توان پرداخت هزینهها و حق الزحمههای تیم پژوهشی، ترجیح میدهند تیم همکاری خود را محدود کنند که این برنتایج و اثرگذاری طرحهای یاد شده مؤثر است. در واقع باید فرصتهایی را ایجاد کنیم که صاحبنظران انگیزهای برای مشارکت داشته باشند.
رانتهای علمی از دیگر مشکلات در روند تدوین طرحها هستند. بیشک در هر برنامهای وجود رانتهای تخصصی کیفیت کار را کاهش میدهد. در نتیجه طرحهای یاد شده به طور طبیعی به سویی میرود که منافع گروهی خاص را تأمین کند. بنابراین در طرح راهبردی بیش از هر مسئلهای بر چشمانداز آن توجه شده که از مسئله قابل تأمل، گستره و شمولیت آن است به نحوی که گروه جامعی از مردم و مسئولان را دربربگیرد.
***
از چالشهای قابل توجه در تمامی شهرهای ما نبود مدیریت یکپارچه است از همین رو با وجود تلاشهای بیشمار، نمیتوان برنامهها و راهبردها را پیش برد. چرا که با وجود برنامهریزی کارشناسانه از یک نقطهای فضای مداخله و اثرگذاری مجموعه و نهادی دیگر شکل میگیرد که قواعد و شرایط خاصی دارد. از همین رو با وجود بیش از ۱۹ نهاد متولی و تصمیمساز در حوزه شهری، تعامل این نهادها در اجرای طرحها را باید مقولهای چالش برانگیز دانست.
اجرای بهینه طرحهای راهبردی نیازمند تامل دوسویه بین مدریت شهری و خبرگان و منخصصان است. به این ترتیب بخش مدیریتی و اجرایی که همان شهرداری است دیدگاههای متخصصان را بپذیرد و جامعه کارشناسان نیز باید هماهنگی و مراودات بیشتری با مجموعه اجرایی و تصمیم گیرنده داشته باشد و از نظرات آنها و قواعد قانونی و اجرایی آگاه شوند. چرا که برخی موارد متخصصان طرحهایی را تدوین میکنند بدون آنکه به خلاهای قانونی و اجرایی توجه کنند. بنابراین در عمل پژوهشگران تحققپذیری طرح را کاهش دادهاند در حالی که میتوانستند با تعدیل در برنامههای خود این قضیه را تقویت کنند. چرا که امروزه ما در حوزه برنامههای شهری با محدودیتهای مالی و اولویتهای بیشماری در سیاستگذاریها مواجه هستیم. از همین رو در فرایند طرح باید جلسات هم اندیشی متعددی با حضور متخصصان حوزههای مختلف و گروههای تصمیمساز شکل بگیرد. چرا که در حال حاضر شاهدیم بسیاری از طرحهای شهری از جوانب مختلف در تعارض با سیاستها و تصمیمات متولیان متعدد این حوزه است.
اين مصاحبه سهشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۷از طرف روزنامه قدس استان خراسان رضوي به چاپ رسيد.
برچسبها: note